• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
یکشنبه 14 مهر 1398
کد مطلب : 83135
+
-

در مذمت آنها که تعلق خاطری  به این شهر نداشتند

ترانه یلدا، درباره دلایل اقتصادی و فرهنگی میل به تخریب به‌جای ترمیم می‌گوید

در مذمت آنها که تعلق خاطری  به این شهر نداشتند

نگار حسینخانی_خبرنگار


ترانه یلدا، از طراحان طرح جامع تهران و دانش‌آموخته دکتری معماری و شهرسازی از دانشگاه پلی تکنیک تورینو و دانشگاه پاریس است. با او درباره دلایل اقتصادی و فرهنگی و میل عمومی به تخریب و نوسازی به جای بازسازی در کشور صحبت کرده‌ایم. از او پرسیده‌ایم که آیا این میل از روی ناآگاهی شکل گرفته یا دلایل سنجیده و متقنی دارد. یلدا در جلسات خانه گفتمان شهر و معماری (وارطان) بارها درباره تهران، بازآفرینی شهر و احیای آن صحبت کرده است. او معتقد است اقتصاد رانتی، تجاری و غیرمولد تلاش دارد پول را از طریق املاک و مستغلات به‌دست بیاورد.

  همه‌‌چیز را ابتدا از بین می‌بریم و دوباره خلقش می‌کنیم؛ اما نسبت به رویاهای درست و غلطمان، نه کارشناسی‌شده و بهینه. چرا علاقه داریم از اول شروع کنیم؟
وقتی آخرین طرح جامع تهران را در سال‌های 83 تا 85 می‌نوشتیم، تهران را دو و نیم طبقه درنظر گرفتیم. تهران دو و نیم طبقه بود، یعنی حتی از خیلی شهرهای ایران کوتاه‌مرتبه‌تر. اما اکنون در همه‌جای تهران 5طبقه‌ها و برج‌ها خودنمایی می‌کنند؛ برج‌های نامنظمی که از هیچ قانونی تبعیت نکرده‌اند. داستان از این قرار بود پس از شهردار شدن غلامحسین کرباسچی با اینکه نظمی در شهر برقرار شده بود، اقتصاد شهر تقریبا بر این مبنا قرار گرفت که هرکس هرطور که علاقه داشت خانه بسازد، اما پول آن را به شهرداری پرداخت کند. قانون، شهرداری را از وزارت کشور و دولت منفک کرده بود و می‌خواست شهرداری خودش درآمدزایی کرده و از همان منبع برای شهر خرج کند. از آن پس آنقدر شهرداری بزرگ شد که سالانه 17000میلیارد تومان درآمد داشت. همین رقم‌های بزرگ، شهرداری را تشویق می‌کرد که مشوق مردم شود تا خانه‌هایشان را تخریب و نوسازی کنند؛ تشویق به بلندمرتبه‌سازی و علاقه‌مند کردن مردم به تخریب برای تراکم بیشتر و طبقات بالاتر. در کشورهای دیگر چنین نیست. شهرهایی وجود دارند که از ابتدا 5طبقه بوده‌اند. آن کشورها باغ‌هایشان را حفظ می‌کنند و ثروتمندان علاقه دارند در باغ‌ها زندگی کنند.

 از نظر فرهنگی چه اتفاقی برایمان افتاده؟
در ایران فرهنگ معماری از بین رفته است. در کنار سودآوری تخریب و نوسازی که به هر بهانه‌ای انجام می‌شود، باغ‌ها را از بین برده‌اند. تعدادی باغ در آستانه عید نوروز 98 به اصطلاح لای در گیر کرده بودند. یعنی اجازه نمی‌دادند این مکان‌ها تخریب و نوسازی شوند، شهرداری استفساریه صادر کرد و متوجه شدند پولش را قبلا گرفته‌اند و اجازه‌اش را داده‌اند. مسئله پول است و اقتصادی که روی رانت و گرفتن پول از آن دسته از ثروتمندان بنا شده. این ثروتمندان رضایت‌شان به تخریب است و دوری از دردسرهای معمول. چون اگر بخواهید خانه‌ای قدیمی را تعمیر کنید، حجم آن خانه تغییر نمی‌کند و نمی‌توانید به اشکال مختلف بخش‌های مسکونی، تجاری و... به آن اضافه کنید و بفروشید. مجبورید آن خانه پدری را تعمیر کنید و در آن بنشینید و این درآمد جدیدی برای شما ایجاد نمی‌کند، درحالی‌که اگر تخریب و نوسازی کنید درآمدی به‌دست آورده‌اید.

 بیش از 8هزار هکتار باغ در این چند دهه در تهران از بین رفته است. چرا؟
چون آنهایی که این باغ‌ها را درست کرده‌اند دیگر نیستند؛ یا مرده‌اند یا ایران را ترک کرده‌اند و ماجرا به ورثه و فروش کشیده شده است. جابه‌جایی جمعیتی بسیاری در تهران اتفاق افتاده. عده زیادی از تهران رفته‌اند. اما آنهایی که باغ‌ها را خریدند در آن زندگی نکردند. آنها به قصد تخریب و برج‌سازی آمده بودند. 
به همین‌خاطر در این مناطق طبقه‌ای شکل گرفت که نمی‌دانست چگونه باید از باغ لذت ببرد. اگر هم می‌دانست لذتش را در لواسان و مناطق دیگر دنبال می‌کرد و باغ تهران را برج می‌کرد تا تبدیل به پول شود. این افراد تعلق خاطری به این شهر ندارند.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :